مطالب مثنوي را از جهت فهم خواننده به سه بخش عام، خاص و اخص تقسيم ميكنند. بخش عام يا محكمات بخشي از مثنوي است كه در آن روي سخن با عامهاست و هركس نيز به قدر فهم خود از آن استفاده ميكند. اكثر حكايات و نصايح و پندهاي مثنوي در اين بخش قرار دارند.[۶]
چونكه بد كردي بترس ايمن نباش زانكه تخم است و بروياند خداش
بخش دوم مطالب مثنوي بخش خاص يا بخش حدفاصل ناميده ميشود. مطالب اين بخش گويي چنان است كه مولوي با ياران دمساز خود در خلوت بيان نمودهاست و خوانندگان از روزني جسته و گريخته از آن ميشنوند.
با لب دمساز خود گر جفتمي همچو ني من گفتنيها گفتمي
بخش سوم از مطالب مثنوي بخش اخص يا متشابهات است كه آن دسته از سخنان بسيار مشكل و مبهم مثنوي است كه متشابهات قرآني را به ياد ميآورد. برخي از سخنان اين بخش از مثنوي قابل تاويلند مانند
حيرت اندر حيرت آمد اين قصص بيهشي خاصگان اندر اخص
كه اشارهاست به داستان بيهوش شدن پيامبر اسلام از هيبت ديدن جبرئيل. ليكن بخشي از اشعار اين بخش يا تاويلات گوناگون دارند يا تاكنون تفسير نشدهاند. چرا كه با سكوت مولوي نيمه كاره رها شدهاند.
گفتگو بسيار شد خامش شدم مسئله تسليم كردم تن زدم
جمعه ۲۰ بهمن ۹۶ ۱۱:۰۴ ۱۴۰ بازديد
تاكنون نظري ثبت نشده است